بسیاری از والدین برای رهایی از ناراحتیهای هنگام خواب ، در مقابل کودک کوتاه می آیند و او را در تمایلاتش برای خوابیدن در کنار خودشان آزاد میگذارند. و احساس میکنند که این بهترین کار است. اگر چه این کار برای یکی دو شب قابل توجیه است مثلاً وقتی که کودک بیمار است یا روحیه نامناسبی دارد؛ اما در بیشتر موارد این عمل مناسب نیست. همه ما این حقیقت را میدانیم که افراد در رختخواب مجزا بهتر میخوابند. مطالعات نشان داده که حرکات و بیداریهای یک فرد در طول شب افراد دیگری را که با او در یک رختخواب میخوابند بیدار کرده و باعث ایجاد تغییرات خواب میشود. لذا بهتر است که کودک را با افراد دیگر در یک جا نخوابانیم. تنهایی خوابیدن بخش مهمی از یادگیری کسب استقلال ، بدون اضطراب و همراه با آرامش و اطمینان است. این روند در رشد روانی به موقع او اهمیت بسزایی دارد.
خوابیدن فرزندتان در بستر شما به جای آن که باعث آرامش و اطمینان او شود، برای او اضطراب و سردرگمی را به همراه می آورد. اگر به کودک خود اجازه بدهید تا میان شما و همسرتان بخوابد احتمالاً به دلیل این که خود را مسئول جدایی شما میداند احساس قدرت زیادی خواهد کرد و همین موجب نگرانی او هم میشود؛ چون میخواهد مطمئن شود که شما او را تحت کنترل دارید و هرگاه که صلاح باشد بی توجه به تمایل او اعمال سلیقه میکنید. اگر شما نشان دهید که نمیتوانید به این نحو عمل کنید و او میتواند هر طور که بخواهد عمل کند ممکن است که احساس تزلزل کند.
اگر کودک با یکی از والدین خود زندگی میکند، یا یکی از والدین دور از خانه و در محل کار است و یا حتی در اتاق دیگر میخوابد وجود این وضعیت برای او اضطراب بیشتری را به همراه خواهد داشت. در اینجا بعضی والدین آسانترین راه را انتخاب میکنند و او را به رختخواب خود می آورند و یا یکی از آنها به رختخواب او میرود. اما کودک باز هم اطمینان خاطر نخواهد یافت چرا که احساس میکند جای یکی از آنها را گرفته است و یا خود را مسئول جدایی میداند و همین امر او را دوباره نگران میکند. اغلب بچه هایی که والدین آنها جدا از هم زندگی میکنند و یا طلاق گرفتهاند خود را در این آشفتگی خانوادگی مقصر میدانند. ناراحتی این کودکان بیشتر مربوط به زمانی است که در رختخواب والدینشان میخوابیدهاند. اکثر بچهها مشکل جدی و مداومی برای تنهایی خوابیدن ندارند. اگر کودک شما از تنهایی خوابیدن خیلی میترسد و شما اجازه میدهید کنار شما بخوابد مشکل او را حل نکردهاید. ترس او باید دلیل داشته باشد. شما وقتی به او کمک میکنید که به همراه او بکوشید تا علت ترس او را پیدا کنید. این کار به صبر ، درک و استقامت قابل ملاحظه شما نیاز دارد.
اگر به خاطر تمایل خودتان او را به رختخواب خود می آورید بهتر است احساستان را دوباره ارزیابی کنید. برخی از افراد که تنها زندگی میکنند (به دلایل متفاوت) از این که شبها کنار فرزندشان بخوابند کمتر احساس تنهایی و ترس کرده و راضی تر هستند و یا گاهی اوقات که والدین از دست هم ناراحت هستند کودک را به رختخواب میبرند. اگر شما هم با اینگونه مسائل درگیر هستید باید گفت که به جای کمک به کودکتان سعی دارید که مشکل خود را حل کنید. زمانی که چنین الگویی برای خواب وجود داشته باشد نه تنها کودک بلکه همه افراد خانواده از این مسئله رنج میبرند. باید مشکل و نیاز خودتان را درک کنید و با آن کنار بیایید و اگر این مشکل به آسانی حل نشود میبایست از متخصصان کمک بگیرید.
اگر فرزند شما عادت کند همیشه با شما بخوابد او را در مهد کودک هم نمیتوانید تنها بگذارید. این عادت او در زندگی اجتماعی شما نیز تاثیر میگذارد و دیری نمیگذرد که احساس میکنید نسبت به کودکتان عصبانیت روزافزون پیدا کردهاید و زمانی هم که آن قدر بزرگ میشود که دیگر نتوانید با او در یک رختخواب بخوابید نمیتوانید قانعش سازید که به رختخواب خودش برود. البته آن روز زمانی است که مجبور هستید حضور کودکتان را هر شب در اتاق خودتان تحمل کنید. ممکن است شما یک یا دو اتاق خواب داشته باشید و علاوه بر چند بچه ، پدر بزرگ و مادر بزرگ هم با شما زندگی کنند که برای خودشان اتاق نیاز دارند و یا ممکن است در خانه کسی باشید که آنها تنها یک اتاق دارند. اینها همه نمونههایی از موقعیتهای دشواری است که البته برای آنها راه حل هم وجود دارد. مثلاً اگر کودک شما مجبور است در اتاق شما بخوابد به او یک رختخواب جداگانه بدهید که گوشهای از اتاق را به خودش اختصاص دهد و سعی کنید فضایی خصوص وسائل او ایجاد نمایید